+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 16:26 توسط امین سلیمی گده کهریز
|
اینجا گده کهریز است سرزمین زیبایی ها هوای اینجا عطر زندگی میدهد آب چشمه هایش مزه ی عشق صدای شر شر ابش روحت را نوازش میکند باد ملایمیش بدنت رو مینوازد و طبیعت زیبایش چشمانت را نوازش میدهد اینجا آرامش را راحت و اسان میشود پیدا کرد میان باغات و میوه اش میان گندم و جو از صدای گوسفندانش از فرار های چوپان پی حیوانش از صدای تراکتور در زمین تا صدای پارس سگ ها هنگام خواب اینجا عشق را هنگام پر کردن بخاری نفتی در وسط زمستان و تماشای برف از پشت در خانه گلی میشود پیدا کرد اینجا همه چیز ساده است طلایش صخره های قیزیل کمند است و حمامش ابشار خراب شده ی شران کارواش ماشینش روی سنگ های لغزان دره اش است و تاب جوانانش میان درختان باغ ساخته شده اختلاسش هم یک بسته گردو است که ان هم نیمه شب انجام میشود نه روز روشن اینجا همه چیز ساده است و روان مثل اب های روان کهریزش اینجا بوی ارامش میدهد اینجا گده گهریز است سرزمین زیبایی ها